هر شرایطی که مانع عملکرد یا روند پردازش بینایی فرد شود ممکن است در یادگیری او نیز مشکل ایجاد کند. پژوهشگران دریافتهاند که اختلالات بینایی در خواندن و یادگیری افراد تداخل ایجاد میکند. در این مقاله به اهمیت موضوع بینایی در بهبود وضعیت آموزشی میپردازیم.
چشم به معنای واقعی کلمه توسعه یافته مغز است. آمارها نشان میدهد که بیش از 60 درصد از مغز به انجام وظایفی میپردازد که از چشمها دریافت میکند. حس بینایی، در مقایسه با حس لامسه (8٪) و شنوایی (3٪)، بیشترین اطلاعات را راهی مغز میکند. به همین دلیل، هر شرایطی که مانع دیدن یا پردازش بینایی شود، ممکن است در یادگیری مشکل ایجاد کند. این شرایط نه تنها متنوع است بلکه میزان آن نیز از خفیف تا شدید در نوسان است. در صورت تشخیص و درمان زود هنگام، افراد شانس بیشتری برای یادگیری موثرتر دارند.
علل و عوامل خطر
وراثت یک عامل بزرگ در انواع مشکلات یادگیری و بینایی باشد. از آنجا که این دو کار ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، داشتن سابقه خانوادگی در یادگیری یا مشکلات بینایی یکی را در معرض خطر بیشتر دیگری قرار میدهد. بنابراین میتوانیم پیشبینی کنیم که کودک حتی قبل از بارداری نیز ممکن است در معرض خطر باشد. پس از بارداری، در طی دوران رشد در رحم، جنین میتواند تحت تأثیر بسیاری از تأثیرات مثبت و منفی قرار گیرد. تأثیرات منفی شامل وضعیت ذهنی/ عاطفی مادر، رژیم غذایی و انتخاب سبک زندگی نامناسب از جمله مصرف الکل ومواد مخدر است. پس از تولد نیز شرایط منفی برای رشد سالم مانند غفلت، پرخاشگری یا محیط خانه پر از استرس میتواند منجر به تأخیر در روند رشد در بسیاری از اجزای بدن شود.
نشانهها
کودک باید از بدو تولد تا سالهای اول زندگی، به طورر مستمر توسط پزشک خانوادگی یا متخصص اطفال جهت ارزیابی عملکرد یادگیری و سایر مسائل مربوط به رشد مغزی معاینه شود. پس از ورود به مدرسه، در صورت بروز برخی علائم یا داشتن سابقه، کودکان از نظر مشکل یادگیری مورد آزمایش قرار میگیرند. این موارد شامل هر گونه تاخیر در رشد مانند راه رفتن، صحبت کردن و رفتار معمولی است.
مشکلات بینایی که در این مرحله ممکن است بروز کند شامل دو بینی، دید نامناسب دور یا نزدیک، بستن یا پوشاندن یک چشم کج شدن سر، مالش چشم، قرمزی و یا آبریزش چشم، سردرد، خستگی غیرمعمول هنگام دیدن است. انجام کارها از نزدیک مثل خواندن، نوشتن، رنگ آمیزی، تماشای دستگاههای دیجیتال و غیره، با اینکه نسبتاً آسان است اما ممکن است مغز را در تشخیص علائم پردازش بینایی با مشکل مواجه کند.
معاینه و آزمایش در سنین بسیار کم، در بسیاری از شرایط ممکن است دشوار باشد اما والدین و معلمان میتوانند از روی رفتارهای نه چندان ظریف کودک متوجه شوند که این مشکلات یادگیری ممکن است به خاطر عدم تعادل سیستم بینایی فرزند باشد. واژگونی حروف و کلمات پس از هفت سالگی، ضعف توانایی خواندن و درک مطلب، عدم علاقه به کارهای مدرسه، به ویژه کارهای خواندن، و رفتارهای برهم زننده در کلاس و خارج از کلاس از جمله این موارد است.
تشخیص
معاینه چشم کامل، اولین مرحله برای تعیین نقش بینایی در مشکلات یادگیری است. اصلاح عیوب انکساری مانند نزدیک یا دور بینی و آستیگماتیسم میتواند بسیاری از مشکلات آموزشی را به راحتی حل کند. سایر شرایط از جمله ناتوانی چشم در کار با هم (دید دو چشمی) و تمرکز مناسب نیز در طی معاینه چشم آزمایش میشوند. آزمایش آمبلیوپی یا تنبلی چشم نیز آزمایش دیگری است که از فرد گرفته میشود. اپتومتریستها برای این سنجش، آزمایشهای دیگری مانند کارهای مداد / کاغذ، آزمایش حافظه دیداری و آزمایش ادراکی مانند کپی کردن فرمها و تست خواندن را انجام میدهند.
درمان
پس از تشخیص، برای جلوگیری از عواقب بعدی که در درجه اول عقب ماندن در مدرسه است، باید فوراً درمان آغاز شود. هرچه کودک بزرگتر میشود، سرعت رشد او با زاویه 45 درجه تغییر میکند. اگر کودکی در سن رشد است اما رشد نمیکند، زاویه رشد او بیشتر شبیه زاویه 25 یا 30 درجه است. با افزایش سن آن کودک، این دو زاویه بیشتر و بیشتر از هم دور میشوند و "رسیدن" به همکلاسیها برایش دشوارتر میشود. درمان ممکن است به سادگی استفاده از عینک تمام وقت یا نیمه وقت (یا لنز تماسی) باشد. البته ممکن است به پیچیدگی انجام فعالیتهای یادگیری متعدد توسط یک گروه متخصص باشد.
برای راهنمایی کودک در مدرسه یک برنامه آموزش فردی اجرا میشود تا در کلاس دچار مشکل نشود. فیزیوتراپیستها یا کاردرمانگرها نیز ممکن است با اپتومتریستها و متخصصین بینایی برای آزمایشهای پیشرفته دست بکار شوند. سایر فعالیتهای فوق برنامه از ورزش تا فوتبال یا ژیمناستیک نیز ممکن است به بهبود هماهنگی کلی و عملکرد بینایی کمک کند. فعالیتهای یادگیری خارج از محیط مدرسه مانند موزههای کودکان، بازدید از کتابخانه و یا کتاب خواندن برای آنها هم میتواند روشهای سرگرم کنندهای برای یادگیری باشد.
پیشگیری
مانند هر شرایطی، تشخیص و درمان به موقع در بیماری مهم است. این عمل باعث میشود تا به کودک فرصت داده شود تا مشکلات را به بهترین شکل ممکن حل کند. والدین باید بدانند آنچه کودک مشاهده میکند یک تجربه یادگیری است. حتی اگر کودک هنوز صحبت نمیکند، دوست دارد صداها را بشنود و تصاویر و اشیای رنگارنگ را ببیند. خواندن شعرهای کودکانه یا آهنگهای ساده، مغز جوان آنها را تحریک میکند تا به طور مداوم به دنبال کسب اطلاعات بیشتر باشند.